۱۶
خرداد
تلاش روحانیون اهل سنت زاهدان برای لبیک به پیام رهبر انقلاب
حوادث
تلخی که در جهان اسلام اتفاق افتاده، باعث شده این عده از روحانیون اهل
تسنن به تبع روحانیون شیعه و در راس همه آنان رهبر انقلاب، با یکدیگر هم
قسم شوند تا زمان رسیدن به هدف نهایی دست از کار نکشند.
کد خبر: ۴۰۵۷۱۱
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۵ - 06 June 2014
عده
ای از علمای اهل سنت در زاهدان پس از سخنرانی رهبر انقلاب در سالروز رحلت
امام(ره) در چهاردهم خرداد،تصمیم گرفته اند که حرکت جدیدی را برای فراهم
کردن زمینه های وحدت اهل تسنن و شیعه آغاز کنند.
به
گزارش خبرنگار «تابناک»، عده ای از روحانیون و مولوی های زاهدان،ضمن
استقبال از فرمایشات رهبری که فرمودند باید توجه همگا به دشمن اصلی
باشد،جلسه ای تشکیل داده اند تا راهکارهای همکای با علمای شیعه را که
خواستار وحدت مسلمین هستند را بررسی کنند.
بر
اساس این گزارش، حوادث تلخی که در جهان اسلام اتفاق افتاده، باعث شده این
عده از روحانیون اهل تسنن به تبع روحانیون شیعه و در راس همه آنان رهبر
انقلاب، با یکدیگر هم قسم شوند تا زمان رسیدن به هدف نهایی که همانا وحدت
است، دست از کار نکشند. اگر چه چنین جلسه ای خود مقدمه ای برای یک حرکت
بزرگ است،اما فی ذاته حرکت مثبتی است و باید با استقبال روبرو شود.
لازم
به ذکر است که رهبر انقلاب،در سخنرانی خود در سالروز رحلت حضرت امام(ره)
در حرم مطهر،ضمن بر شمردن چالش های نظام اسلامی،از دست دادن انسجام داخلی
بین گروه های مختلف و عدم شناسایی دقیق دوست و دشمن و دشمن اصلی و دشمن
فرعی را یکی از مسائل مهم دانستند و گفتند:
چالش
درونی برای ملت ما، برادران و خواهران عزیز، عبارت است از اینکه روحیه و
جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداریم و فراموش کنیم و آن را از دست
دهیم؛ این بزرگترین خطر است. در شناخت دشمنمان اشتباه کنیم، در شناخت
دوستمان اشتباه کنیم، جبهه دشمن و دوست را با هم مخلوط کنیم، نفهمیم دشمن
کیست، دوست کیست یا در شناخت دشمن اصلی و فرعی اشتباه کنیم، این هم خطر
است.
توجه
داشته باشند برادران عزیز، خواهران عزیز، عموم ملت ایران، گاهی یکی با شما
دشمنی می کند اما اگر دقت کنید دشمنی او دشمنی اصلی نیست، تابعی است از یک
عامل دیگر، از یک کس دیگر، دشمن اصلی را پیدا کنیم والا با دشمن فرعی،
انسان سینه به سینه بشود هم قوای انسان تحلیل می رود، هم نتیجه کار، نتیجه
مطلوبی نخواهد شد. سرگرم شدن به اختلافات در داخل کشور، اختلافات فرعی و
اختلافات سطحی ما را سرگرم بکند، در مقابل هم قرار بدهد، تعارض بوجود
بیاورد، از مسائل اصلی و از خطوط اصلی ما را غافل بکند، این یکی از مصادیق
آن چالش اصلی است که عرض شد.